شوق رهایی

شوق رهایی

وبلاگ ادبی مریم غفاری جاهد(دکترای ادبیات فارسی)
شوق رهایی

شوق رهایی

وبلاگ ادبی مریم غفاری جاهد(دکترای ادبیات فارسی)

احکام پاکی در اوستا

درود بر روان نیاکان باستانی ما که پلیدی را می شناختند و احکام آنرا نیز می دانستند. این هم نمونه ای از اوستا:
اوستا ، جلد دوم، صفحه 726 بند 46-49(وندیداد فرگرد ششم)
پرسش : ای دادار جهانِ استومند!ای اشَوَن!
دروج«نسو»{پلیدی مردار}تا چه اندازه از آبی روان را به گند و پلیدی و ناپاکی می آلاید؟
اهوره مزدا پاسخ داد: سه گام از پایین دست آب،نه گام از بالا دست آب و شش گام از پهنای آب. تا هنگامی که مردار را از آب بر نگیرند،آن آب پاک و آشامیدنی نیست. پس باید مردار را از آب بیرون کشند و بر زمین خشک فرو گذارند.پس از آن که مردار بر گرفته شد و آب سه بار {سه موج}گذشت، آن آب پاک است و ستوران و مردمان می توانند مانند پیشتر از آن آب بیاشامند.

انتظار


امشب هم نمی آید. آمدنی بود تا حالا پیدایش شده بود. انتظار چیز بدی است. حالا من هی سر خودم را گرم می کنم با این کار و آن کار که فکر و خیالات موهوم دامنم را نگیرد ولی خیلی هم نمی شود بی خیال بود. دیر کرده. عهد کرده ام تا نیاید، نروم بخوابم. 
هر چقدر خسته باشم و مغزم به دوران افتاده باشد، تا خوابم نیاید نمی توانم بخوابم. این خواب لعنتی امشب هم به چشمم نخواهد آمد. اینطور معلوم است.

محبوبیت سگ نزد ایرانیان


خروس و سگ در اوستا محترم شمرده شده اند و در روایات نیز کشتن آنها گناه است . در بُندَهِش نیز آمده است:هر گاه نان خورند، سه لقمه از خود بازداشته به سگ دهند و اگر سگی به راه خفته باشد، نشاید که پای سخت بر زمین نهند که بیدار شود. هرگاه سگ بانگ زند،دیو و دروج از خانه دور گردند.