شوق رهایی

شوق رهایی

وبلاگ ادبی مریم غفاری جاهد(دکترای ادبیات فارسی)
شوق رهایی

شوق رهایی

وبلاگ ادبی مریم غفاری جاهد(دکترای ادبیات فارسی)

رفت یا رفت؟

یکی از کارکردهای زبان فارسی، کارکردهای نامحدود واژگان است. روزی نیست که ما در گفت و گوهایمان یکی از  این قابلیت ها را کشف نکنیم. مثلا همین فعل ساده«رفت» که یک فعل گذشته سوم شخص مفرد بیشتر نیست، افزون بر معانی مختلفی که از آن دریافت می شود مانند: مُردن، از دور خارج شدن، به خواب رفتن، از جایی به جایی منتقل شدن ، غش کردن و....معانی دیگری هم دارد که تنها از راه لحن و حضور در موقعیتی خاص همراه با حرکات چشم و ابرو و اشارات سر و دست و پا فهمیده می شود!!!

امروز هم اتاقی ما همین که از خواب بیدار شد و چشمش افتاد به تخت بالای سر من، گفت: فلانی رفت!

گفتم آره صبح زود رفت.

گفت: نه منظورم اینه که رفت!

منهم خم شدم و به تخت نگاه کردم و گفتم: اِ راست می گیا رفت!!!

دوست دیگرمان که هاج و واج این مکالمه را گوش می کرد نمی توانست بفهمد میان این «رفت» تا آن«رفت» فرق بسیار است!!!«رفت»یعنی همین دور و بر هاست و تا شب بر می گردداما«رفت» با اشاره به تخت مرتب شده، یعنی این که رفت خانه و تا هفته دیگر بر نمی گردد!!!