من باز هم خیاطی کردم. عین پارسال که به خاطر عروسی... یادم نیست کی، خیاطی کردم.سالهاست خیاطی نمی کنم.مگر گاهی که بخواهم بروم عروسی. خوب بدی خیاط بودن این است که دلت نمی آید پول لباس دوخته بدهی و دلت نمی آید پول به خیاط بدهی. اما باید عرضه و حوصله و وقت ادامه مطلب ...
امروز فقط یک ربع دیرتر از محل کارم بیرون آمدم؛ اما انگار همین زمان کوتاه کلی سرنوشت ساز بود؛ اینقدر که تا رسیدن به خانه به خودم فحش دادم؛از همان اولین اتوبوسی که سوار شدم. درست همزمان با من خانم جوانی با پسر بچه شاید سه ساله یا بیشتر نمی دانم در حال سوار شدن بود. بچه چنان ادامه مطلب ...