باور کنید این قصه واقعی است
خوابیده بودم. چهل سال بود . آرام و راحت . هیچکس صدایم نمی کرد. قرار بود تا صبح محشر بخوابم ؛اما خوابم را نه صور اسرافیل که گرپ گرپ کلنگ قبر کنی آشفته کرد. یکدفعه دیدم صدایی می آید .
داستان ها دارای نثری روان و پخته و تصویرپردازی های قابل قبولی است . صمیمیت گفت و گو ها موجب ارتباط بیشتر با خواننده می شود .
ادامه مطلب ...