شوق رهایی
وبلاگ ادبی مریم غفاری جاهد(دکترای ادبیات فارسی)
شوق رهایی
وبلاگ ادبی مریم غفاری جاهد(دکترای ادبیات فارسی)درباره من
دکترای زبان و ادبیات فارسی -منتقد ادبی و مدرس دانشگاه
منتقد شایسته تقدیر هفتمین جشنواره نقد کتاب1387
ادامه...
روزانهها
همهپیوندها
جدیدترین یادداشتها
همه- آب از سر گذشت
- طفل جان
- مواظب افعی ها باشید!
- دغدغه های مهم مجلس شورای اسلامی
- مظلومیت پژوهش
- ما گوسفندان دو پا
- جشن است یا عزاداری!!!!!!
- فیض روح القدس
- بلای آسمانی
- عجایب دنیای پزشکی
- ماشین زمان
- زندگی مدرن
- گربه آدم نیست!
- ماجرای گرک و الاغ و ما!!!
- برگی از خاطرات سفر به قونیه
- لوله های بیشعور
- کوکوی خیار با ماست و سیب زمینی؟؟؟؟!!!!
- بزرگامردا که هموطن ما بود
- این روزها که می گذرد...
- کتری
- فتبارک الله احسن الخالقین
- کو؟کو؟کو؟کو؟کو؟کو؟
- نظام احسن و مصیبت های ما!!!!
- رفت یا رفت؟
- دلخوشی های خوابگاهی
- زندگی دانشجویی
- این موجودات ابله
- دلمردگی
- عکس های گمشده
- به جنگل های نی تل قسم
- صدای پای سوسک!!!
- توله سگ های شیطان
- ماجرای من و حافظ و قبولی دکترا
- کتابخانه ملی!!!
- المستشار مؤتمن!
- معضلی به نام حجاب
- خیرات و مبرات چیست؟
- تحریم های بی تاثیر
- گربه ای که فیل می خورد!
- شکار انسان!
- میوه های بهشتی
- ما به کجا می رویم؟!
- سن کلار و برده داری
- مسأله زنان و...
- این طفلکی ها
- تاریخ گند و گند تاریخی
- حکایت و ما و خدایمان
- چرا تعارف؟
- کرامات صوفیه
- فتح الله بی نیاز جایگزین ندارد
بایگانی
- دی 1403 1
- آبان 1403 1
- مهر 1403 1
- فروردین 1403 1
- خرداد 1402 1
- مهر 1401 1
- مرداد 1401 1
- فروردین 1401 1
- فروردین 1399 1
- آبان 1398 1
- مرداد 1398 1
- تیر 1398 2
- خرداد 1398 1
- آذر 1397 1
- اردیبهشت 1397 2
- اسفند 1396 1
- بهمن 1396 1
- دی 1396 4
- مهر 1396 1
- بهمن 1395 1
- مهر 1395 3
- شهریور 1395 2
- مرداد 1395 2
- خرداد 1395 1
- اردیبهشت 1395 4
- فروردین 1395 10
- اسفند 1394 2
- آذر 1394 2
- مهر 1394 1
- اردیبهشت 1394 1
- فروردین 1394 1
- اسفند 1393 1
- دی 1393 3
- آبان 1393 1
- مرداد 1393 1
- تیر 1393 3
- اردیبهشت 1393 2
- فروردین 1393 2
- اسفند 1392 2
- بهمن 1392 5
- دی 1392 1
- آذر 1392 1
- آبان 1392 8
- مهر 1392 5
- شهریور 1392 1
- مرداد 1392 4
- تیر 1392 1
- خرداد 1392 2
- اردیبهشت 1392 1
- فروردین 1392 2
- اسفند 1391 5
- بهمن 1391 5
- دی 1391 5
- آذر 1391 1
- آبان 1391 5
- مهر 1391 4
- مرداد 1391 1
- تیر 1391 2
- اردیبهشت 1391 5
- فروردین 1391 5
- اسفند 1390 4
- بهمن 1390 1
- آبان 1390 1
- مهر 1390 1
- شهریور 1390 2
- مرداد 1390 2
- تیر 1390 5
- خرداد 1390 4
آمار : 79702 بازدید
Powered by Blogsky
کرامات صوفیه
امان از این دروغ های عجیب صوفیه! آدم باید خیلی بیچاره باشد که از هر طرف می رود به دیواری از دروغ برخورد کند. تاریخ می خوانیم دروغ است. می رویم سراغ تصوف می بینیم دروغ در دروغ است.این هم نمونه ای شایع از کرامات صوفیه:«سرى را از صبر پرسیدند، سخن در آن همى گفت کژدمى بر پاى وى افتاد در وقت چند باره بزد، وى ساکن بود گفتند یا شیخ چرا بنراندى گفت از خداى شرم داشتم که اندر صبر سخن گویم و صبر نکنم.»(رسالۀ قشیریه ص285)عجیب است که عقرب جناب شیخ را چند بار می گزد و مریدان هم همینطور نشسته اند نگاه می کنند! نیش عقرب هم کلاً بی خاصیت است!
مریم غفاری جاهد
پنج‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 03:50 ب.ظ
خب دراینکه قاعده طلایی بخش کوچکی از دین اسلام محسوب میشود شکی نیست،ولی اسلام چیزهای دیگری هم دارد که مهم است،مثل حب وبغضی که عرض کردم،اینکه کائنات بخشی از افریده های خداهستند قبول ولی این هم جزء جزئیات دین زرتشتی است،غیرازین است؟جزء کوچکی از دریای گستده مفاهیم و دستورات واخلاقیات یک دین
خب فکرکنم منور شما ازینکه بعضی از تعالیم فلان دین به اسلام رسیده این نیست که جنبه الهی ندارند و ساخته وپرداخته انسان اند؟
یادم است که اولین روزهایی که کمی بزرگ شدم به من گفتند که اصول دین تحقیقی است اگر درمود آنها تحقیق نکنی و فقط تقلید کنی بعدها دچارسرگردانی میشوی،مثل چیزی که خیلی از افراد دچار آن هستند،بی شک که دراین مورد کم نگذاشته ام
معلم هارا دوست دارم،اینکه سعی کنند با ادمهایی که از نظرشان به قدر کافی نمیدانند سرکنند و آنهارا مثل خودشان کنند هم جالب است،وصبرشان در این مورد
اهل قم؟ازکجا چنین برداشتی را کردید؟
دوست عزیز ، بحث درباره مسایل دینی آنقدر گسترده است که نمی شود به این سادگی به آن پرداخت. اگر بپذیریم آفریننده انسان و کائنات خداست، همه ادیان هم خدایی اند. مسایلی که درباره دین زرتشت گفتم جزئی از ان دین است. دین زرتشت قابل تأمل و مهم است زیرا اولین دین یکتاپرستی است که برخی به غلط آنها را آتش پرست می دانند.مگر ما که به خاک سجده می کنیم خاک پرستیم؟! بسیاری از آموزه های اسلام در اوستا آمده است . متأسفانه در اثر تحریف موبدان آموزه های احمقانه ای هم وارد این دین شده است همانطور که در دین های دیگر وارد شده . البته من زرتشتی نیستم . مسلمان زاده ام و همه دین ها را از یک منشأ و دارای نقاط ضعف و قوت می دانم که اگر به روز نشوند و با فرهنگ امروز تطابق پیدا نکنند نمی توان به وسیله آنها به جایی رسید. اختلاف نظر در دین هم سابقه طولانی دارد. خود علمای شیعه هم همگی در ان با هم توافق ندارند. اختلاف من و شما که طبیعی است.این که گفتم اهل قم هستید دلیلش تعصب روی شیعه و سنی بود.سپاس از سعه صدر جنابعالی.
فک کنم که فقهای بزرگ بعضی از روایات که مستحب بودن یه عمل بود ولی سند ضعیف بود رو ازین باب که ممکنه به خیرنزدیکترشن انجام میدادن
خب من که سنی ندارم و به اندازه شماهم تخقیقات ندارم ولی خب میدونم که صوفیه بخاطر نبود امام وکمبود دینی و راهنمایی بود که درسنی ها به وجود اومد،خب وقتی چیزی پایه و اساس محکم والهیی نداره میتونه اشتباه داخلش باشه
نمیدونم،خب من وشما که نبودیم ولی کثرت اخبار نشون میده که چیزی بوده خبری بودخ کرامتی بوده که انقدر ادعاش رو داشتن،من خمسه محتجبه ای که شنیدم رو میدونم که بوده،میدونم که شهاب الدین سیمیا داشته و یا این که امام خمینی از مرحوم اخوندکی خواسته سیمیا رو یادش بده
چقدر خوبه که مراد از دین رو میدونید
آخه خیلیا رو این موضوع بحث دارند
خب نظر بعضیاس که دین چیزی جز حب و بغض نیس
حب خدا و کسانی که با اویند و بغض دشمنانش
خب مسئله اینجاست که بعضیای دیگه اهل بیت رو(البته اگه دراین موضوع بحثی نداشته باشیم) نزدیک ترین افراد به دین و خدا میدونند
خب چه اشکالی داره واسه کسی که نزدیک تر از ماس به خدا بیشتر حب داشته باشیم تابقیه و بیشتر مورداحترام ما باشه؟
خب یا چه اشکالی داره که به حرف بعضی از ائمه گوش بدیم درمورد اینکه برای فلان امام عزاداری کنید؟
درضمن اینجوری که من از دوستان شنیدم متون صوفیه و عرفا بیشتر واسه نشان دادن راهه و بیشتر حرفایی که توش زده میشه بیشتر رمز اند تا حقیقت و واقعیتی که رخ داده باشه
رو ی حرف شما حرفی ندارم اما مسأله احادیث و روایات جعلی را نمی توانم کنار بگذارم و به نظرم سرگرم شدن به عزاداری ، سرپوشی است که بر روی دین می گذاریم تا اساس آنرا به فراموشی بسپاریم به نظرم بهتر است به جای عزاداری کردن، پرچمی را که بر زمین افتاده بلند کنیم. ما در اصل با هم موافقیم اختلاف بر سر جزئیات است. صوفیه هم کارشان لفاظی و بازی با کلمات است البته خدماتی هم دارند و برخی گفته هایشان درست است اما به نظر من اگر کسی خودش با اعتقاداتش به هدف نرسیده، نمی تواند دیگران را هم برساند. بدبختی من این است که اکثر کتابهای متصوفه و عرفا را خوانده ام و می دانم که بیشتر گفته هایشان با قران و سیره پیامبر و اهل بیت تناقض دارد به ویژه بحث های مربوط به عزلت و فقر و گدایی و عدم ازدواج و بی توجهی به زن و بچه و .... کراماتشان هم که سرتاسر دروغ و تزویر است که موجب گم کردن راه است.برخی نوشته هایشان زیباست اما پوچ و بی فایده و مایه وقت تلف کردن! باز هم سپاسگزارم. شاد باشید.