عاشق شده ام!

عاشق شده ام . همینطوری ناغافل. همین من که همیشه می گفتم آدم عاقل عاشق نمی شود ، حالا عین دیوانه ها عاشق شده ام . در همان نگاه اول.انگار جادو .رفته بودم برای آزمون پایان دوره مقدماتی خط نستعلیق. همانجا بود که دیدمش. اول که پیشنهاد دادند بروم سراغش، کمی مردد بودم که دراین اوضاع آشفته و گرفتاری و تنگی وقت ، پرداختن به این یکی جای تأمل دارد اما یکدفعه که جلویم ظاهر شد، بدجوری دلم را برد گفتم اگر شده ...به همه چواب رد بدهم این یکی را می خواهم. همۀ خوبان یکطرف این یکی هم کنار آنها!
حالا نشسته ام زل زده ام بهش و هی با خود می گویم. اینهمه زیبایی از کجا آمده و باز با خودم می گویم، یعنی به دردش می خورم؟! یعنی از پس پیچ و خم این حروف رقصان بر می آیم؟
شکسته نستعلیق بدجوری اسیرم کرده و مدام در گرفتاری های نوشتنش با خود می خوانم: چون عشق حرم باشد سهل است بیابانها