شوق رهایی

شوق رهایی

وبلاگ ادبی مریم غفاری جاهد(دکترای ادبیات فارسی)
شوق رهایی

شوق رهایی

وبلاگ ادبی مریم غفاری جاهد(دکترای ادبیات فارسی)

این روزها که می گذرد...

امروز اینقدر خوابیدم...اینقدر خوابیدم...اینقدر خوابیدم که انگار چند سال است نخوابیده ام! خسته بودیم بسیار. از بس که در دو سه ماه گذشته درس و پروژه و مقاله و...داشتیم. مقالات یک استاد را بالاخره امروز تحویل دادیم که از آزمونش رهایی پیدا کنیم. دانشجوی دکتری که دیگر نباید آزمون بدهد ولی استاد گرانقدر ما که بسیار دوستش داریم و اگر یک روز نبینیمش دلمان تنگ می شود گفته روز آزمون حضور داشته باشید که من ببینمتان! خب او هم دلش برای ما تنگ می شود. البته اگر او هم نگفته بود ما به خاطر تحویل مقاله بعدی مان باید به سراغش می رفتیم. مزاحمتهای ما برای استادان تمامی ندارد. از بس که دوستشان داریم به هر بهانه ای شده می رویم که فقط ببینیمشان. چه کار کنیم که دلمان تنگ می شود!

نظرات 5 + ارسال نظر
مهدی شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1398 ساعت 06:46 ب.ظ

عاشقی گر زین سر و گر زان سر است/ عاقبت ما را بدان سر رهبر است

بله همینطور است ما از زمین به آسمان می نگریم

بردیا پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1398 ساعت 10:23 ب.ظ http://elves0014.blogsky.com

حکیم سبزواری هم که باشن باید برید پیش خانواده
وظیفه علم اموزی بود ک حاصل شد
الان وظیفه و اهم خانه است

حکیم سبزواری که چندان هم نازنین نبود اما صلاح مملکت خویش خسروان دانند. هر جا باشیم خدا باماست.

بردیا جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1398 ساعت 04:59 ب.ظ http://elves0014.blogsky.com

الان عادت کردین ب ندیدن روی استاد؟
جایگزین چی پیدا کردید براش؟

خیر عادت نکردیم هنوز هم دلمان تنگ می شود بس که نازنین است، برای همین است که از سبزوار تکان نمی خوریم.

مهدی جمعه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 11:02 ب.ظ

موفق باشی دوستم

بردیا یکشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 03:43 ق.ظ http://elves0014.blogsky.com

بعد دوسال وقتی اینجا اومدم خندم گرفت
ازون هم عُجب و غروری ک اونوقت داشتم
ازینکه با اون همه بچگی ادعای همه چیز دون بودن میکردم وای ک چ دیوونه ای بودم
ببخشید اگه توهینی شد تو اون لحظات
ولی اون کتریا حیف بودن
*
*
*
الان همینجوری دیوونه ی استاد شدم،اصن باورم نمیشد هیچوقت ی زن بتونه انقد احتراممو ب خودش جلب کنه ولی خب هیچی تو این دنیا غیر ممکن نیس

از دیدن دوباره شما خوشحالم. شما نیز بسیار قابل احترامید. شاد و پیروز باشید و باز هم بیایید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد