شوق رهایی

شوق رهایی

وبلاگ ادبی مریم غفاری جاهد(دکترای ادبیات فارسی)
شوق رهایی

شوق رهایی

وبلاگ ادبی مریم غفاری جاهد(دکترای ادبیات فارسی)

مسأله زنان و...

هر وقت کتاب «دا» را بنا بر اجبار و مقتضیاتی می خوانم سؤالات عجیبی برایم پیش می آید که نمی دانم از که باید بپرسم. البته می دانم   ایراد از فهم من است و بر راوی و نویسنده و تحسین کنندگان و جایزه دهندگانش ایرادی وارد نیست. مهمترین سؤالاتی که طی خواندن این خاطرات برایم پیش آمده این است که آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟ و سؤال دیگر این که حضور زنان در جامعه و شوخی و خنده با نامحرم در چه وقتهایی جایز است؟ یا این که ، زنان چه زمانی می توانند خودشان را با مردها برابر بدانند و بگویند زن و مرد فرقی با هم ندارند؟ دلم می خواهد کسانی که این کتاب را خوانده اند با توجه به اوضاع امروز جامعۀ زنان که گوش به فرمان بودن و عدم اظهار نظر را ویژگی زنان مکتبی می دانند و حضورشان را تنها در خانه لازم می شمرند، به این سؤال ها پاسخ بدهند. آنها هم که نخوانده اند می توانند با مراجعه به مقاله انتقادی اینجانب که در همان سال چاپ کتاب نوشتم، تا حدودی با عملکرد راوی این کتاب و نافرمانی و بی توجهی به دستورات نظامی فرماندهان و حتی توصیۀ امام به حفظ وحدت و عدم تضعیف رئیس جمهور وقت، آشنا شوند و اگر توانستند مرا از این گمراهی که دچارش شده ام بیرون بیاورند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد